به گزارش هفته نامه «نماینده»؛ حسن بیادی*/ یک معظل جدی در جامعه، عدم توجه به مردم است؛ ازاینرو یک دلیل مهم که مردم دیده نمیشوند و از قضا عامل مهمی نیز است، بحث مدیریت محلی از جمله پارلمان و دولتهای محلی است.
شاهدیم برخی از کشورها توانستهاند از مشکلات عبور کنند، علت به کوچک سازی دولت برمیگردد، آنها تصمیم گرفتهاند «دولت کوچک و اقدامات به مردم واگذار شود» ضمن اینکه سیستم انتخابات خود را هم تصحیح کردند؛ این درحالی است که ساختار مدیریت و اجرایی کشور ما متناسب با «مردم، فرهنگ و اجتماع»، نیست.
باید به این نکته توجه داشته باشیم «اگر مشارکت عمومی را فقط در انتخابات تعریف نکنیم و در اجرای امور هم بتوانیم از مشارکت مردم استفاده کنیم، شک و تردید نداشته باشید که حتماً بسیاری از معضلات جدی حل خواهد شد.»
البته باید اذعان داشت دولتمردان مانع خواهند شد که بدنه دولت (قوه مجریه) کوچک شود. همچنین بعضی از نمایندگان راضی نخواهند شد اختیارت آنها در حوزه انتخابیه خود کاهش یابد به همین دلیل چند سالی است که برای از بین بردن شوراها پازلهای گوناگون چیدن البته به موفقیت دست نیافتند اما باز شاهدیم هنوز این توطئهها ادامه دارد.
نگارنده این پرسش را مطرح میکند «آیا در دستگاهها، وزارتخانهها و نهادهای دیگر چنین مباحثی مطرح نمیشود؟» باید پاسخ داد، مطرح میشود اما «چرا به شورای شهر متمرکز شدهاند؟» و «چرا تمام معضلات در شورا است؟» متأسفانه باید گفت: «تعدادی از اعضای شورا نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی آگاهی ندارند براین اساس به مسائل دامن میزنند. باید بدانند با دامن زدن به این مسائل در اصل حقوق مردم تضییع میشود.»
آنچه مسلم است، سیاسی بودن شوراها عیب نیست بلکه بازی سیاسی که موجب حذف حقوق مردم میشود نامناسب بوده؛ باید از سیاستزدگی و بازی سیاسی دور باشیم چرا که برای احقاق حقوق مردم در امور شهری ضرر دارد.
براین باورم مقوله شورا مقوله اصولی است، در اندیشههای اسلامی از جایگاه ویژه و والای شوراها صحبت شده همچنین در سورههای مختلف قرآن کریم از این امر یاد شده و حتی یک سوره بهعنوان سوره شوری در قرآن نام نهاده شده است، در حقیقت در بسیاری از آیات الهی موضوع و مسائل شورا مطرح شده لذا همه انبیا و اولیا بهخصوص رسول اکرم(ص) همیشه به شورا معتقد بوده، کارهای خود را بهصورت شورایی انجام میدادند.
در قانون اساسی نیز موضوع شورا مطرح شده و انتظار از قانون اساسی در خصوص شورا مدیریت یکپارچه است که شوراها هنوز در کشور جایگاه خاصی پیدا نکردند چرا که در کشورهای دیگر شوراها بهعنوان پارلمان شهری بوده که بههمراه آن دولت محلی وجود دارد و مؤثر و مفید واقع شده به مردم کمک میکند حتی در مسائل امنیتی نیز مؤثر هستند.
مدیریت، تدبیر و گذشت موضوع دیگری است که باید در نهاد شوراها و توسط اعضا مورد اهمیت قرار گیرد. بنده در شوراهای دوم و سوم حضور داشتم. در دوره دوم شورای شهر تهران تدبیر، گذشت و وحدت دیده میشد، این سه مقوله در شورای سوم هم در نظر گرفته شد.
چهار گروه در شورای دوره سوم حضور داشتند، طرفداران قالیباف، طرفداران احمدینژاد، اصلاحطلبان و آبادگران؛ اما ما در آن مقطع که فتنه سال 88 هم رخ داده بود با مدیریت صحیح و با گذشت، اجازه ندادیم شورا آلوده فتنه شود.
باید بدانیم در نهاد شورا هر اقدام و تحرکی که میخواهد صورت گیرد باید به نفع شهر و مردم باشد.
نکته دیگر که باید به آن پرداخت «تفکر مسئولان نسبت به نقش مردم است.» متأسفانه برخی از مسئولان به دلیل اشرافگریی و تجملگرایی توجهای به خواست مردم ندارند بهعبارت دیگر باید تصریح کرد: «این نگاه که ما خادم مردم هستیم از سوی تعدادی از مسئولان دیگر مورد اهمیت قرار نمیگیرد. براین اساس هرکس قدرت را برای خود و نه مردم میخواهد.»
نتیجه آنکه مهمترین مشکل و معضل ما در انتخابات شوراها، عدم تحزبگرایی، عدم وجود مدیریت یکپارچه، نقص در قوانین، تغییر تفکر مسئولان نسبت به نقش مردم و روحیه تجملگرایی و اشرافگرایی بخشی از آنان است.
نظر شما